شیدا تهرانی : چند دهه است که ۱۶ آذر به عنوان روز دانشجو در تقویم رسمی ایران نامگذاری شده و هرساله انجمنها و تشکّل های دانشجویی برنامههای عمدتا سیاسی و جنجال برانگیزی برای گرامیداشت این روز در دانشگاهها برگزار میکنند. امّا آیا این روز اساسا روح دانشجویی را نمایندگی و تقویت میکند؟ برای پاسخ به این پرسش نخست میبایست به ریشه یابی علّت نامگذاری این روز به عنوان روز دانشجو پرداخت و در وهلهی دوم هدف از تأسیس دانشگاه و پرورش دانشجو و مفهوم و مقصود از دانشجو بودن را شکافت. برای ریشه یابی علّت نامگذاری ۱۶ آذر به نام روز دانشجو ، به ناچار باید به وقایع سیاسی سال ۱۳۳۲ بازگشت.
دانشگاه اولین محل ظهور دشمنی با آمریکا
____________________________________
حزب توده که همزمان با اشغال ایران توسط قوای نظامی اتحاد جماهیر شوروی و بریتانیا در خلال جنگ جهانی دوم در مهر ۱۳۲۰ بنیانگذاری شد، توانسته بود تا اواخر دههی ۲۰ خورشیدی با بهرهمندی از تدارکات و پشتیبانی مالی دولت شوروی شبکه پرنفوذ و گستردهای از اعضاء و هواداران خود در میان اقشار مختلف جامعه، به ویژه در میان دانشجویان و اساتید دانشگاه تشکیل دهد.
نامه سرگشاده حزب توده به مصدق در مورد قطع همکاری با آمریکا و تجارت با شوروی
اگرچه با شکلگیری جبهه ملّی در آبان ۱۳۲۸ به رهبری محمّد مصدق، عدّه ای نیز در دانشگاه به هواداری از جبهه ملّی و دفاع از مواضع مصدق برخاسته بودند، اما به گواه شاهدان تاریخ سلطهی فکری حزب توده بر فضای دانشگاه تهران به ویژه دانشکدهی فنی به اندازهای بود که این دانشکده در میان اساتید و دانشجویان به دانشکدهی سرخ معروف شده بود. در واقع شوروی میکوشید تا در میانه جنگ سرد، با ترویج افکار کمونیستی و ضد آمریکایی در ایران توسط حزب توده، ایران را تحت سلطه و کنترل خود درآورد تا با دستیابی به منابع نفت ایران، رقبای غربی خود را از آن محروم کند. روسها و وابستگان تودهای آنها که پیشتر در ۱۳۲۵ در غائلهی آذربایجان و مهاباد از ارتش شاهنشاهی به فرماندهی شاهنشاه جوان ایران شکست خورده و موفق به از پیش بردن دسیسهی خود برای تجزیه ایران نشده بودند، به خوبی دریافتند که برای تبدیل ایران به یکی از اقمار شوروی باید نظام قانونی مشروطه و در رأس آن شاه را براندازند. آنان شاه را به دلیل روابط دوستانهای که با بلوک غرب به ویژه آمریکا برقرار کرده بود، دست نشانده و بازیچه امپریالیسم میخواندند و با تحریک احساسات دانشجویان، ایشان را به دشمنی با شاه و اعتراض بر علیه سیاستهای او که در راستای منافع ملّی ایران بود، وا میداشتند.
سیاست موازنهی منفی مصدق عامل اولین تحریمهای نفتی، تهدید نظامی خارجی، ورشکستگی اقتصادی و ناآرامی در ایران
_______________________________________
در حالی که طرح رزم آرا برای بهبود قرارداد و تامین حقوق ایران، روشی سنجیده و عاقلانه بود، روش مصدق پرمخاطره و نسنجیده بود.این طرح در نهایت نه تنها باعث ورشکستگی اقتصادی شد بلکه مجموعهای از ناآرامی ها و درگیری های داخلی را بوجود آورد. از آغاز دور اول نخست وزیری مصدق در اردیبهشت ۱۳۳۰ تا پایان حکومت او در امرداد ۱۳۳۲ روزی نبود که کشور از بحران و آشوب در امان باشد. با وجود آنکه پس از ترور نافرجام شاه در ۱۳۲۷ از سوی حزب توده، فعالیت این حزب غیرقانونی اعلام شد، این حزب با نفوذ در ارتش و ایجاد آشوب در خیابانها، بازار و دانشگاه میکوشید برای پیشبرد برنامههای شوروی، بر فضای سیاسی کشور استیلا یابد. به طور نمونه در ۲۳ تیر ۱۳۳۰ این حزب نیروها و هواداران کارگری و دانشجویی خود را در صفوف چند هزار نفری بسیج کرد و برای قدرتنمایی به میدان فردوسی و بهارستان گسیل داشت و در آنجا به درگیری با اعضاء و هواداران نهضت ملّی و تیراندازی به سوی نیروهای شهربانی پرداخت که منجر به کشته شدن یک افسر و چند نیروی شهربانی گردید.
ائتلاف هواداران مصدق و تودهایها در دانشگاه برای براندازی نظام مشروطه
_______________________________________
پس از آنکه با رستاخیز ملّی در ۲۸ امرداد ۱۳۳۲، کودتای احتمالی علیه مشروطه خنثی شد و طبق قانون اساسی مشروطه محمّد مصدق با حکم شاه از نخست وزیری عزل گردید، حزب توده که تا چندی پیش با هواداران مصدق مخالف و درگیر بود، اینبار عزل قانونی نخست وزیر را دستمایهی اعتراضات و به آشوب کشیدن دانشگاه قرار داده بود. از امرداد تا آذر ۱۳۳۲ این حزب به همراهی هواداران مصدق ناآرامی و شورشهای متعددی را در بازار و دانشگاه ترتیب میداد.
روزنامه اطلاعات ۱۴ آذر ۱۳۳۲، خبر از سرگیری روابط ایران و بریتانیا
با اعلام از سرگیری روابط دیپلماتیک ایران و بریتانیا در ۱۴ آذر ۱۳۳۲ که همزمان بود با سفر ریچارد نیکسون معاون رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا به تهران، دانشجویان تودهای و هوادار مصدق کلاسها را تعطیل کرده و در راهروها و محوطه دانشگاه به شورش و تظاهرات علیه شاه و اعتراض به روابط با بریتانیا و آمریکا میپرداختند. از آنجا که قرار بود در طی دیدار نیکسون در تاریخ ۱۸ آذر در طی مراسمی در دانشکده حقوق دانشگاه تهران به وی دکترای افتخاری اهدا شود، مسئولیت برقراری امنیت و آرامش به ارتش سپرده شده بود.
سه شنبه ۱۷ آذر ۱۳۳۲- اعتراض حزب توده به از سرگیری روابط با بریتانیا و سفر نیکسون به تهران
روایات در مورد آنچه دقیقا در روز ۱۶ آذر ۱۳۳۲ در دانشگاه تهران رخ داد ضد و نقیض است، اما به گزارش روزنامه اطلاعات در تاریخ ۱۶ و ۱۷ آذر همان سال، دانشجویان دانشکده علوم و دانشکدهی فنی در روز ۱۶ آذر با اجازه رئیس دانشکده که خود از هواداران مصدق میبوده، کلاسها را تعطیل کرده و با فریاد و هیاهو به شورش در ساختمان دانشکده فنی میپردازند و از آنجا که به اخطار ارتش بیاعتنایی میکنند، ارتش به ناچار برای برقراری نظم و آرام کردن فضا وارد ساختمان میشود.
روزنامه اطلاعات ۱۶ آذر ۱۳۳۲، خبر حادثه دانشگاه
در این میان عدهای از دانشجویان برای گرفتن اسلحهی سربازان جلو میآیند که موجب اخطار سربازان و تیراندازی و زد و خورد با دانشجویان میگردد و در این شلوغی سه دانشجو به نامهای مصطفی بزرگنیا و مهدی (آذر) شریعت رضوی (برادر همسر علی شریعتی) از اعضای کمیته مرکزی سازمان جوانان حزب توده و احمد قندچی از هواداران مصدق در اثر اصابت گلوله جان میبازند.
اطلاعات ۱۷ آذر ۱۳۳۲، ادامه خبر حادثه دانشگاه و خبر سفر نیکسون به تهران
پس از آن حادثه، ۱۶ آذر توسط کنفدراسیون دانشجویان ایرانیِ خارج از کشور که به جای کانون علم و ادب و دانش به کانون شورش های دانشجویی علیه شاه و نظام مشروطه تبدیل شده بود، به عنوان روز دانشجو نامیده شد. همین ائتلاف در سال ۱۳۵۷ به بهانه ستیز با امپریالیسم و آنچه غربزدگی مینامید، به پشتیبانی از خمینی مرتجع برآمد و نظام مشروطه را برانداخت که در نتیجه آن جمهوری اسلامی بر سرنوشت و منابع کشور چیره گشت.
حزب توده و پشتیبانی از انقلاب
جمهوری اسلامی آیینهی تمام نمای آرمانهای دانشجویانی که در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ جان باختند
_______________________________________
اگرچه مرگ پاسخ هیچ اعتراضی نیست امّا باید از خود پرسید : ” آرمانهای آن سه دانشجو که اسطوره و الگوی نسل دانشجویان پس از خود شدهاند، چه بود؟”
دشمنی و قطع روابط با غرب به ویژه با آمریکا و چرخش به سمت روسیه آنچیزی بود که دانشجویان تودهای میخواستند و این درست همان شیوهی قهرآمیز و خصمانه ای است که جمهوری اسلامی از روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی در روابط با غرب در پیش گرفته که موجب سالها تحریم و انزوای ایران در عرصهی بین الملل ، تهدید نظامی ، ورشکستگی اقتصادی، تورم، بیکاری و فرار نیروهای متخصص و نخبگان کشور شده است. نظامی معیوب و مخرّب و بر ضد منافع ملّی که ادعای استقلال از غرب و شرق دارد، امّا در عمل برای بقای خود به غرب باج میدهد و به روسیه و چینِ کمونیست، خاک و آب و منابع ایران را به بهای کم ارزانی میدارد.
دانشگاه، ایران را به کژراهه میبرد
_______________________________________
با مرور وقایع سیاسیِ دانشگاه از آذر ۱۳۳۲ تا به امروز، میتوان دید که دانشجویان دانشگاه را از مفهوم و مقصود تهی کردهاند. هدف از تأسیس دانشگاه ، تولید علم و دانش و پرورش نیروهای متخصصی است که بتوانند آموختههای خود را صرف حل مشکلات جامعه، گرداندن چرخ صنعت و تولید و مدیریت منابع کشور کنند. اما به جرات می توان گفت در این سالها جریانهایی توانستهاند دانشگاه را از پیشبرد اهداف و رسالت خود بازدارند و بجای اینکه محل تولید دانش و حل مسائل ایران باشد، به محلی برای جولان اندیشههای مخرب و گاه به مکانی برای تولید چریک تبدیل شده. دانشگاه به کرّات محل خطابههای آتشین، منازعات سیاسی و گسترش اندیشههای منحط و ارتجاعی نظیر مارکسیسمِ اسلامی، امت گرایی، افراطگرایی اسلامی و اصلاح طلبی بوده است که همگی موجب به کژراهه راندنِ هرچه بیشترِ جامعه و خارج کردن کشور از مسیر رشد و توسعه بودهاند.
پرهیز از پیروی کورکورانه، کسب آگاهی، پرسشگری و نگاه نقادانه روح دانشجو بودن است. دریغ که دانشجویانی که پیش از انقلاب با بهرهمندی از کمکهای مالی دولت شاهنشاهی برای کسب علم و تخصص به اروپا و آمریکا روانه شده بودند، به جای تحصیل و آموختن روش اندیشیدنِ علمی و تفکر نقادانه از غربیها، راه پیرویِ کورکورانه از هیجانات و تعصبات مذهبی خویش و انقلابیگری را پیمودند که نتیجه ای جز به تباهی کشاندن ایران نداشت و چند نسل بعدتر دانشجویان، پیشرو دفاع از جریان اصلاحات شدند که جز وعده سرابی خیانتکارانه بیش نبود.